سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نیکویی پرسش، نیمی از دانش است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :7
بازدید دیروز :7
کل بازدید :102343
تعداد کل یاداشته ها : 46
103/2/6
3:51 ع

 

 

 

شب آرزوها... منتظرت هستم که بیایی

 

 

 

امشب از اون شباست که میتونم واست هرچی دلم خواست آرزو کنم !!!!

اما فقط یکی گفتم? شاید سلامتی واسه همه عمر می خوای .

شاید دلت می خواد خوشبخت باشی.

 شاید می خوای واسه خودت کسی بشی .                         

شایدم می خوای به اونی که خودت می دونی برسی.

گفتم شاید می خوای .............

 راستش خیلی فکر کردم دیدم بهترین آرزوی من واسه تو: همون بهترین آرزویی هست که تو داری الان بهش فکر می کنی پس خداجونم ،فدات کار این بندت رو راه بنداز.

 

لیله الرغائب

 

لیله الرغائب اولین شب جمعه ماه رجب است که برای آن اعمال و فضایل بسیاری نقل کرده اند که از آن جمله می توان به روزه پنجشنبه و استغفار زیاد اشاره کرد.
چقدر زود میگزره روزها انگار همین دیروز بود که شب آرزوها بود شب لیله الرغائب
ریشه کلمه الرغائب رغبه هست و لیلة الرغائب شبی است که رغبت انسان به سوی پروردگار اوج می گیره و بندگان با بهره گیری از این شب خودشونو برای ورود به فصل نیایش یعنی ماه‌های مبارک شعبان و رمضان آماده می کنند.
میل به عبادت در لیلة الرغائب در وجود انسان تثبیت می‌شه و از بهترین اعمال در این روز، روزه گرفتن و شب را به عبادت گذراندن است. (سایت تبیان)

چه شب های جمعه ای رو بیهوده گذارانده ایم چه فرصت ها که از دستمان نرفت
این شب جمعه نمیدونم چه اسراری داره خیلی تاکید شده است بر شب جمعه که عبادت کردن در این شب خیلی تاکید شده و اگر خدا بخواد به کسی که لیاقتش رو داشته باشه این شب رو از دست نمیده
یکی از دوستان می گفت در خدمت استادمون که بودیم : از اهمیت شب جمعه برامون صحبت میکرد ، میگفت برید ببینم امشب چیکار میکنید و فردا قیافتون رو یه جور دیگه ببینم !!!
واقعا میشه در این شب خودمون رو بسازیم ، میشه برای دیگران دعا کنیم میشه برای امام زمان (عج) دعا کنیم
اون وقت طبق فرمایش خودشان فرشته ها برای ما دعا میکنند اون موقع دعای آقا پشت سر ما است
مگر میشه دعای اونها بالا نره !!

                                          بیاییم امشب برای فرج امام زمان (ع) دعا کنیم
برای یکدیگر دعا کنیم
برای دیگران دعا کنیم
برای هدایت خودمان و دیگران دعا کنیم
اعمال این شب رو هم میتونید از مفاتیح نگاه کنید و اگر خواستید میتونید یه سرچی بزنید یا دوستان میزارند

 


88/4/4::: 12:9 ع
نظر()
  
  

سلام
مطلبی که در ذیل می آید در روز پنجشنبه مورخ1388/01/27هجری شمسی
در صفحه 14 روزنامه کیهان به چاپ رسیده است.
و من آن را فقط به عنوان یک مطلب طنز ارسال می کنم بدون اینکه بخواهم به
گرایشات سیاسی کسی جسارت کنم
:
تقلب مى کنی؟
الهى مافیا بخورتت!

من تو کتم نمی ره. این مردمی که تو کرمان به استقبال احمدی نژاد رفتن،
قطعا سیب زمینی گرفته بودن! اصلا بهشون آش داده بودن. چه می دونم. شاید
ناهار داده بودن. صبح بود که بود. یعنی نمی شه ناهارو همون صبح علی
الطلوع توزیع کرده باشن... اصلا آقا دولت مدام خودشو برا این مردم ندید
بدید لوس می کنه. چهار ساله که دولت تبدیل شده به ستاد انتخاباتی! چرا؟
چرا نداره. راه براه می رن این استان و اون استان. این شهر و اون روستا.
به شما چه 16، 15ساله کلنگ احداث بیمارستان و دانشگاه و مجتمع پتروشیمی و
کارخانه فلان و مجتمع بهمانو توی فلان شهر زدن و حالا از اون بنا فقط 4
تا تیرآهن زنگ زده باقی مونده. مگه فضولین که اینجا و اونجا سرک می کشین
و نبش قبر می کنین و پروژه ها را پشت سر هم به پایان می رسونین و تحویل
مردم می دین؟!
اینا اگه واقعا قصد تبلیغات و خریدن رای مردمو نداشتن مثل قبلیا، مردمو
با دزدای سرگردنه ول می کردن به حال خودشون. اعتنا هم نمی کردن. اون وقت
می دیدیم رای میارن یا نه! این که هنر نیست در اتاق وزیر و رئیس جمهور به
روی مردم باز باشه. اصلا کلاس ریاست و مدیریتو پایین آوردن. آقاجون! بلد
نیستی ریاست کنی برای چی میای وسط و نرخو به هم می زنی؟! رو نیست که سنگ
پاس! می گی قیافه ات به درد ریاست نمی خوره، برا چی چی  اومدی؟ می گه به
درد سوپوری و نوکری مردم که می خوره!
از وقت مردم می زنن پا می شن می رن گشت و گذار استانی! مرد حسابی، اگه تو
واقعا سیاست سرت می شد و نرخ دستت بود که 4سالو همین جور مفتی مفتی از
دست نمی دادی، می رفتی حالشو می بردی. گفتیم ایران برای همه ایرانیان اما
تو چرا این قدر جدی گرفتی؟ هی توقعاتو بالا ببر! هی به مردم بگو خدمت و
نوکری دولت حق شماست. این دوره که هیچی! آن قدر آب و برق و جاده و گاز
کشیدی برای این کوره دهات و شهرهای پرت و اون قدر خودتو برای مردم پاپتی
لوس کردی که انتخابات تبدیل شده به انتصابات،  عین یه نمایش! اصلا جا
برای رقابت هم گذاشتی؟! مرد حسابی تو شورای نگهبانو هم از کار بیکار
کردی! اما حالا این دوره هیچی! فکر کردی 8سال بعد تو، اون بدبختی که میاد
رئیس جمهور می شه، با این ملت پرتوقع و زیاده خواه چه بکنه؟! اصلا فکر
کردی با این کارات، دفعه بعد کسی هم میاد نامزد ریاست جمهوری بشه؟!
ریاستو کردی یه پا زقّوم، حنظل، زهرمار! دیگه مزه داره این ریاست؟! ای
پوپولیست! ای عوام گرا! ای مرتجع! ای پنجاه و هفتی! ای نوکرصفت! ای
خدمتکار...!
ببینم! تو واقعا فکر کردی شهر هرته؟! همین جور بیای شهرو بریزی به هم و
بری؟! حالا دیگه میری از کشاورز سیب زمینی می خری که نگنده؟! مگه تو
مامور بهداشتی؟!  گندید که گندید.اگه نخری عوضش اون دهاتی کارو زندگی شو
ول می کنه، پا می شه میاد شهر، یه پا می شه واسطه خودش طبقه متوسط! مگه
تو طبقه متوسط هم گذاشتی بمونه؟ چرا حالیت نمی شه! طبقه متوسط یعنی یه
جور سیب زمینی بی رگ! یعنی تنش زدایی! یعنی اینکه یارو همش فکر نکنه بین
طبقات مرفه و محروم شکاف مکافی هم هست، بشه بی خیال و راضی، بشه ماشین
رای! اما مگه می ذاری؟ شدی وکیل مدافع طبقات محروم؟ شدی آینه دق تازه به
دوران رسیده ها و نابغه هایی که ذکاوت داشتن، تونستن خودشونو بالا بکشن و
بشن میلیاردر، بشن صاحب نفوذ. بابا آخرش جنگ می شه ها؟!
اصلا تو نگاه امنیتی به مسائل اجتماعی سرت می شه؟! بابا وقتی همه طبقاتو
با پاک کن پاک کردیم و اسمشو گذاشتیم طبقه متوسط، دیگه یارو حالیش نمی شه
مطالبه و توقع داشته باشه، عین بره رام می شه. دیگه هیچ بحرانی هم پیش
نمیاد. حالا تو بگو مردم شما حق دارین، شما ولی نعمت ما هستین، ما باید
نوکر شما باشیم. حق شما رو پس می گیریم. چی دارم می گم؟ اگه نگاه امنیتی
حالیت می شد که این همه خلایقو سوم تیر و بعد اون به خیابونا نمی ریختی.
حالا دهاتیا و گودنشینا و مرزنشینا و پایین شهر یام واسه ما شدن شهروند
درجه یک.
اصلا میدونی؟ این مردم ندید بدید توی کرمان و یزد و فارس و خراسان و
همدان و زنجان و لرستان و گلستان و اردبیل و کرمانشاه و کردستان و
هرمزگان و قزوین و سمنان و سیستان و بلوچستان و چهارمحال و بوشهر و گیلان
و مازندران و آذربایجان و کهکیلویه و اصفهان و... همون به درد تو می
خورن. رئیس جمهور ندیده ها! وزیر ندیده ها! متقلب ها! همینان که تو
انتخابات دستکاری و تقلب می کنن. راس راسی باورشون شده که آزادیه! این
جوری دیگه روحیه و رقابت می مونه؟ این جوری می شه تنور انتخاباتو گرم
کرد؟ این مردم اگه انتخابات و رقابتو قبول داشتن که واسه نامزدای ما هم
خودکشی می کردن. آخر یه شهر چند صد هزار نفری مثل ایلام، همش باید
1500نفر برن به استقبال نامزد ما  اون وقت اسم احمدی نژاد که اومد همه
بریزن تو خیابون؟! ما از حالا اعلام می کنیم تقلب شده، دوپینگ کردن- اما
مگه با آش و سیب زمینی بی رگ هم میشه دوپینگ کرد؟!- الهی مافیا تو و اون
هواداراتو بخوره!....
رئیس کمیته صیانت از آراء


88/3/25::: 1:3 ع
نظر()
  
  
 

 

 

 

حضرت‌زهرا ( علیها السلام‌) در رابطه‌با دعاى‌روز جمعه‌از رسول‌گرامى‌اسلام‌نقل‌ فرمودند که‌: در روز جمعه‌ساعتى‌است‌که‌هر خواسته‌خیر و نیکویى‌در آن‌ساعت‌به‌ اجابت‌مى‌رسد . پرسیدم‌: یا رسول‌الله‌کدام‌ساعت‌است‌؟ فرمودند : آنگاه‌که‌  نصف‌خورشید در افق‌پنهان‌شود .

 

(کنز العمال‌، ج‌7 ، ص‌766)

 

 لحظات وداع حضرت زهرا س

 جایگاه حضرت زهرا در احادیث و روایات

 

 سیمای حضرت زهرا(س) در روز قیامت

 

حضرت زهرا (س) از نگاه امیرالمومنین (ع) لحظات وداع حضرت زهرا (س) در اوراق تاریخ
سیمای حضرت زهرا(س) در روز قیامت در سوگ ریحانه رسول خدا
وجه تسمیه حضرت زهرا(س) به انسیه حوراء جایگاه حضرت زهرا (س) در روایت
در سوگ ( مداحی ) عشق یعنی . . .
 ویژه نامه های گذشته  ضریح گمشده
 در رثای ام ابیها (صوت)

التماس دعا


  
  

یکی از خلفای بنی عباس دستور اکید داده بود که از مردم مالیات گرفته شود.

خانواده ای در بلخ توانایی پرداخت مالیات را نداشت. زن این خانواده که لباس زربافتی داشت، به شوهرش پیشنهاد کرد آن لباس را به جای مالیات بدهند؛ در حالی که ارزش آن بسیار بیشتر از مالیات تعیین شده بود. شوهر، لباس را به خلیفه رساند.

خلیفه وقتی آن لباس با ارزش و همت بلند را دید، گفت: این را به صاحبش برگردانید که من مالیات او را بخشیدم.

 

وقتی این لباس را باز گرداندند، زن گفت: آیا خلیفه این لباس را دید؟ گفتند: آری. زن خطاب به شوهرش گفت: من دیگر لباسی را که نامحرم دیده باشد، نمی پوشم. این لباس را بفروش و در بلخ مسجدی بساز و او هم چنین کرد.

مروارید عفاف، محمود اکبری، ص 104.

 


  
  

 در زمان خلافت حضرت علی علیه السلام مردی از شهرهای کوهپایه به اتفاق غلام خود به زیارت کعبه رفته بودند. در این سفر از غلام خطایی صادر شد که مولای او وی را تنبیه کرد ، بعد از این مجازات غلام عاصی شد ، خود را ارباب و آقا خواند و صاحب خود را غلام خطاب کرد. وضع بدین منوال بود تا آنها وارد کوفه شدند ؛ در کوفه صاحب به غلام گفت : ای دشمن خدا و رسول ، بیا تا تو را به نزد امیرالمومنین ببرم. هر چه او درباره ما حکم کرد ما به آن رضایت دهیم. هر دو به حضور حضرت رسیدند ، صاحب ، سوگندهای موکد خورد که این مرد غلام من است، پدر من مرا به او سپرد تا مناسک حج به من تعلیم دهد. حالا او متمرد شده ، خود را آقا و صاحب من می داند.

دیگری گفت : این سخن های بیهوده را می گوید که مرا صاحب شود، او غلام من است.

حضرت فرمود: فعلا" به خانه خود بروید، فردا به نزد من بیایید. آنها رفتند و مردم ناظر به این دعوا ، به یکدیگر می گفتند حضرت چگونه از عهده انجام این داوری بر خواهد آمد ، چون تا به حال سابقه چنین دعوایی نداشتیم.

حضرت ، قنبر را گفت: دو سوراخ در دیواری ایجاد کند که سر آدمی به راحتی در آن سوراخ داخل شود. چون صبح شد ، حضرت شمشیر به قنبر داد و گفت: هر گاه گفتم سر غلام را بزن ، مبادا که بزنی. چون طرفین دعوا به محضر آن حضرت رسیدند ، هر دو بر سر ادعای خود باقی بودند و صلح و آرامش بین آنها حاصل نشده بود. حضرت فرمود: برخیزید و سر خود را در آن سوراخ کنید.

آنها چنین کردند. حضرت با صدای بلند فرمان به قنبر داد که : قنبر سر غلام را بزن. غلام چون این سخن شنید ، فوری سر خود از سوراخ بیرون کشید. حضرت فرمود: مگر تو مدعی نبودی که من غلام نبودم ، چرا سر خود بیرون کشیدی ؟ غلام به عرض رساند ، چون مرا بسیار کتک می زد. حضرت غلام را به صاحب سپرد و هر دو از دیوان خارج شدند.

 

منبع :قضاوتهای حضرت علی علیه السلام، ص 159 -158


88/2/3::: 5:10 ع
نظر()
  
  

 

www.neekshop.ir

neek.eshop@gmail.com

با سلام و درود
نیک شاپ با توجه به تقارن افتتاح فروشگاه با فرا رسیدن ایام سال نو و عید باستانی نوروز از تاریخ 5/1/88 تا تاریخ 31/1/88 به شما عیدی می دهد.
در این مدت دوستانی که خرید خود را به روش بانکی ثبت می کنند علاوه بر تخفیف ویژه نوروزی 5 فیلم جدید هالیوود را از ما عیدی می گیرند. کلیه خریدهای دوستان عزیز در این مدت در اولین فرصت و در روزهایی که تعطیل رسمی نباشد ارسال می گردد.
برای واریز در ایام تعطیل هم می توانید از انتقال وجه از کارت به کارت با استفاده از دستگاههای خودپرداز در سراسر کشور  اقدام نمایید.

دقت کنید که حتما فیش بانکی یا قبض عابر بانک خود را حتما در همان روز واریز در سایت و در قسمت تماس با ما ثبت کنید تا در اولین زمان ممکنه محصولات انتخابی شما ارسال گردد.

در ایام فوق الذکر هر روز محصولات متنوع و جدیدی به سایت اضافه می گردد که توصیه می کنیم برای خرید عجله نکنید چون با سورپرایزهایی که در این مدت می شوید حتما مجبور می شوید چندین بار خرید کنید.

پیشاپیش سال جدید را تبریک عرض نموده و از خداوند برای شما توفیقی روزافزون در سال جدید آرزو می کنیم.
لحظه هاتان شاد و رویایی
حامد پیشدار


  
  

تلاش نتیجه بخش

یک پیر مرد  مسلمان همراه نوه ی کوچکش در یک مزرعه زندگی می کرد. هر روز صبح پشت میز آشپزخانه می نشست و قرآن می خواند و نوه اش هر بار مانند او می نشست و سعی می کرد از او تقلید کند. روزی پسرک پرسید: پدر بزرگ من سعی می کنم مانند شما فرآن بخوانم اما آن را نمی فهمم و چیزی را که نفهمم زود فراموش می کنم و کتاب را می بندم! خواندن قرآن چه فایده ای دارد؟!

پدر بزرگ به آرامی زغالی را داخل بخاری گذاشت و پاسخ داد: این سبد زغال را بگیر و برو از رودخانه برای من یک سبد آب بیاور. پسر بچه گفت: اما قبل از این که من به خانه برگردم تمام آب از سوراخ های سبد بیرون می ریزد؟!

پدر بزرگ گفت: آنوقت تو مجبور خواهی بود که دفعه ی بعد سریعتر حرکت کنی. پسر سبد را آب کرد و سریع دوید. اما قبل از انکه به خانه برسد سبد خالی شده بود. در حالی که نفس نفس می زد به پدربزرگش گفت که حمل کردن آب در یک سبد غیر ممکن است .

پدر بزرگ گفت تو به اندازه ی کافی سعی نکردی و در خارج شد تا تلاش پسر را تماشا کند. این بار پسر می دانست این کار غیر ممکن است اما خواست به پدر یزرگش نشان دهد اگر هم او بتواند سریع تر بدود باز قبل از این که به خانه بازگردد آبی در سبد باقی نخواهد ماند. او دوباره سبد را در رودخانه فرو برد و دوید اما وقتی رسید بسبد دوباره خالی بود.  گفت: ببین! پدربزرگ بی فایده است. پیرمرد گفت: باز هم فکر می کنی بی فایده است؟ به سبد نگاه کن.

پسر به سبد نگاه کرد و برای اولین بار فهمید که سبد تغییر کرده است. سبد کهنه و کثیف حالا به یک سبد تمیز تبدیل شده بود. پدربزرگ گفت:

پسرم وقتی تو قرآن می خوانی ممکن است چیزی نفهمی یا به خاطر نسپاری اما وقتی آن را می خوانی به مرور باطن و ظاهرت تغییر خواهد کرد و این کار خداست.


87/7/6::: 3:0 ع
نظر()
  
  
<      1   2   3   4      
پیامهای عمومی ارسال شده
+ با سلام با حکایتی بسیار جالب از مولای متقیان به روزم یه سر بزن یا علی